پندهاى کوتاه از نهجالبلاغه
نگاه به زیردستان
و أکثر أن تنظر الى من فضلت علیه فان ذلک من أبواب الشکر.-نامه /69
ترجمه:
به افراد پائینتر از خود، زیاد بنگر، که این نگریستنها، درهاىشکر گزارى را به روى تو باز مىکند.
شرح:
انسان باید، در مورد نعمتهائى که خداوند به او داده است، همیشه شکر گزار باشد، و نشان دهد که قدر آن نعمتهاى خدا را بداند، و بخاطر آنها در برابر خداوند شکر گزار باشد، لیاقت و شایستگى رسیدن به نعمتهاى بیشتر را نیز بدست آورد.
اما کسى که قدر نعمتهائى که خداوند به او داده است ناراضى باشد، نعمتهاى خدا را تلف مىکند، و نشان مىدهد لیاقت آن نعمتها را ندارد. در آن صورت، نه تنها نعمت بیشترى بدست نمىآورد، بلکه آنچه که دارد از دست مىدهد.
ما، براى قدر نعمتهاى خداوند را بدانیم، باید همیشه به افراد پائینتر از خود نظر داشته باشیم. یعنى کسانى را نگاه کنیم، که کمتر از ما، از نعمتهاى خداوند برخوردار شدهاند. در این صورت، نه تنها از آنچه داریم ناراضى نخواهم بود، بلکه احساس رضایت و خوشنودى خواهیم کرد. و از خداوند سپاسگذار خواهیم بود. هر چه بیشتر به اینگونه افراد نگاه کنیم، درهاى شکر گزارى، بیشترى به روى ما باز خواهند شد، زیرا در این نگاه کردنها، به نعمتهاى خود بیشتر آگاه خواهیم شد و شکر خداوند را بیشتر بجاى خواهیم آورد. سعدى، شاعر بزرگ ایرانى مىگوید: در ایام جوانى، روزى کفش نداشتم و از این رو، از زندگى خود سخت ناراضى بودم و بسیار گله و شکایت میکردم. اما وقتى بیرون رفتم، مردى را دیدم که کنار دیوار نشسته است و پا ندارد. با دیدن او، یکباره به خود آمدم و به درگاه خداوند شکر گزارى کردم که اگر کفش ندارم، در عوض دو پاى سالم دارم که بدون کفش هم مىتوانم با آنها راه بروم.
ما نیز به جاى آنکه به پاى بى کفش خود نگاه کنیم، باید به کسانى که اصلا پا ندارند بنگریم و خدا را شکر گوئیم.
البته آنچه که شرح داده شده دلیل این نیست که انسان پیوسته زندگى خود را در یک حالت سکون نگهداشته و بعنوان رضایت از تقدیر هیچگاه حقوق خود را مطالبه نکند. در زمان طاغوت از این نصیحت سعدى براى ساکت نگهداشتن مردم استفاده میکردند والى آنچه که ما امروز میگوئیم فقط براى شکر نعمتهاى الهى است و بس.
×××××××××
پاورقی:1- پندهاى کوتاه از نهجالبلاغه- هئیت تحریریه بنیاد نهجالبلاغه